سه،پنج،دو
سه،پنج،دو

سه،پنج،دو

mer۲۰+۱۰



دیگه شورشو در آوردن
اول میگفتن mersi
بعد شد merc
بعد شد mer۳۰
بعد شد mer۲۰+۱۰
دیروز یکی برام پیغام فرستاده ۱۰-۱۵+{۲\ (mer{ (۱۰+۴۰
فکر کنم ۲ سال دیگه معادله ۶ مجهولی و انتگرال میفرستن!
خب بگو ممنون چه کاریه عاخه :|

نظرات 131 + ارسال نظر
ترانه جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 17:12 http://khalvatedel5.blogfa.com/

دلم آیینه درد است نمی دانی تو
کلبه ام ساکت و سرد است نمی دانی تو
بی تو سرسبز ترین خاطره ها می دانند
فصلهایم همه زرد است نمی دانی تو
دیر سالی است که در دشت جنون چون مجنون
دل من بادیه گرد است نمی دانی تو
عاشقم کردی رفتی کنون با دل من
غم عشق تو چه کرده است نمی دانی تو
باز تکرار کنم مصرع آغازین را
دلم آیینه درد است نمی دانی تو

MAHSA جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 17:19 http://MAHSAESTEGHLALONA.BLOGFA.COM

هیچ جیز مشخص نیست
شاید نتایج تغییر کرد

نمیدنم والا

mer 2x+5y
x=5
y=4

mer5*6

به بعضیام باس گف خواهر/برادرمن عقده داری به من چه؟؟؟؟؟بچه بودی عیدتوزهرمارت کردن به من چه؟؟؟؟؟؟معلمت عین خودت کثافط بوده به من چه؟؟؟؟؟؟ اخه چراعیده منوزهرمارم میکنی؟؟؟؟چراتکلیف نوروزی میدی که من مجبوربشم به مامانم دروغ بگم که به جای فیس بوک رفتن دارم پاورپوینت درت میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به بعضیام باس گفت:
واس کسی کلاس بذار که هم کلاسیت باشه نه واسه کسی که تو کلاسش راتم نمیده!!!
بعععععله :|

به بعضیا باید گفت واسه رسیدن به ما باید دست و پا بزنی داداش...
و الا زنگ و اس که همه میزنن....

بعضی از استادا میان میگن دستخطمون خوب نیس،ببخشید
ولی به بعضی استاداباس گفت:
.
.
.
.
عزیزمن توفقط دستخطت خوب نیس، تو املات هم بده...

.. بــه بعضـــیا بــآیـــد گفـــت..:
...... بهــــم زُل نــــــزن کـــه بـــد جـــــور خــــرابــــِ اون نگــــاهتــــــم
........................ !!!

به بعضیا باس گفت :
زیاد با خودت حال نکن ، حامـ..ـله میشیا

پروفسور جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 18:04 http://otagham.blogsky.com

این تپلو رو ببین, واای! آدم میخواد گازش بگیره!

بله دیگه

بهار جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 18:09 http://sokutemotlagh.blogfa.com

عجب وفایی داره این دلتنگی !

تنهاش که میذاری میری تو جمع و کلی می گی و می خندی

بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون

وایمیسته بغل دستت و دست گرمشو میذاره رو شونت

برمیگرده در گوشت میگه : خوبی رفیق ؟ بازم خودمم و خودت !

عاشق تنها جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 19:26 http://www.dellkhasteh000.blogfa.com

مرسی هم چنین

مائده جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 20:31 http://Asheghaaaneha.blogfa.com

مرسی داداشم ک بهم سر میزنی ....لینکمی داداشی

مهشید جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 22:18 http://mahshidgoon.blogfa.com

کاش رویاهایمان روزی حقیقت می شدند
تنگنای سینه ها دشت محبت می شدند
سادگی، مهر و صفا قانون انسان بودن است
کاش قانون هایمان یکدم رعایت می شدند
اشکهای همدلی از روی مکر است و فریب
کاش روزی چشمهامان باصداقت می شدند
گاهی از غم می شود ویران دلم،
ای کاش بین دلها غصه ها مردانه قسمت می شدند

مهشید جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 22:20 http://mahshidgoon.blogfa.com

دلم آیینه درد است نمی دانی تو
کلبه ام ساکت و سرد است نمی دانی تو
بی تو سرسبز ترین خاطره ها می دانند
فصلهایم همه زرد است نمی دانی تو
دیر سالی است که در دشت جنون چون مجنون
دل من بادیه گرد است نمی دانی تو
عاشقم کردی رفتی کنون با دل من
غم عشق تو چه کرده است نمی دانی تو
باز تکرار کنم مصرع آغازین را
دلم آیینه درد است نمی دانی تو

مهشید جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 22:20 http://mahshidgoon.blogfa.com

می گویند شکستنی رفع بلاست
ای دل تحمل کـن شاید حکمتی است...

ترانه جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 22:33 http://khalvatedel5.blogfa.com/

باز در پنجه ی تاریکی شب
سوز این سینه ی من حسرت تست
باز در سجده ی کفر آلودم
یادت ایمان مرا با خود شست
چشمت افسونگر احساس نیاز
رقصت احیاگر بی تابی هاست
هم در این خانه ی پر گشته ز آه
یاد تو علت بی خوابی هاست
باز هم وسوسه ی آغوشت
هست و پی در پی خواهشهایم
و چنین دانه ی انکار از تو
خود جواب من و چالشهایم
ای که احساس مرا می دانی
بگشا چشم خمار آلودت
تا ببینی که چه سوزانم من
از نگاه دل و جان فرسودت
وین همه راز که در شعر من است
همه از باور تو جوشیدست
کاش یکدم به کنارم آیی
ای که عشقت به دلم روییدست .

رقیه شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 10:16 http://roghayehjon.blogfa.com

زیباترین حرف‌ات را بگو
شکنجه‌ی پنهانِ سکوت‌ات را آشکاره کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.
چرا که ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهوده‌گی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتا بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطرِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.

عاشق تنها شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 12:21 http://www.dellkhasteh000.blogfa.com

خدایا.......

دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها............

یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان.............

یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن................

رقیه شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 13:23 http://roghayehjon.blogfa.com

عالیه عزیزم وبت زیباست.

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:11 http://sokutemotlagh.blogfa.com

یه شب خیلی دلم هواشو کرده بود

اس داد : خیلی دوست دارم…!

تا اومدم بگم ما بیشتر دیدم فرستاده شرمنده اشتباه شد
با تبادل لینک موافقی؟؟؟

نه، نه اینکه با تو نه در کل با کس جدید تبادل لینک نمیکنم شر منده ولی
بهت سر میزنم.

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:17 http://sokutemotlagh.blogfa.com

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:37 http://sokutemotlagh.blogfa.com

ی نفرو باک کن خو
اصن نوموخوام

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:47 http://sokutemotlagh.blogfa.com

بمن میگن بهار
لینکی

به منم میگن ali لینکی

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:50 http://sokutemotlagh.blogfa.com

بس اون اخر لینکام کیه؟
بابامه؟

مهشید شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:55 http://mahshidgoon.blogfa.com

خنده ام میگیرد
وقتی پس از مدت ها بی خبری
بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری
میگویی : دلم برایت تنگ است
یا مرا به بازی گرفته ای
یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی
دلتنگی ارزانی خودت . . .

مهشید شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:56 http://mahshidgoon.blogfa.com

اورین اورین

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 15:57 http://sokutemotlagh.blogfa.com

قشنگ نگا کن دیه

باش

ترانه شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 16:15 http://khalvatedel5.blogfa.com/

اینجا رادیو " دل " است صدای مرا از عمق "قلبم " میشنوی ..
این جا یک پیام نیست
یک " پیام احساس "ساده و بی آلایش است ..
که می گوید فراموشی
در مرام من نیست
دنیایم شاید یک لحظه باشد
اما محبتم بی نهایت ...........

مهشید شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 16:20 http://mahshidgoon.blogfa.com

عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …

مهشید شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 16:20 http://mahshidgoon.blogfa.com

باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم

گناه کلاغ چیست که هر وقت می خواهد چهچه بزند صدای قارقار از گلویش بیرون می آید



اندکی آهسته تر زیر این باران بمان ، ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند

مرداب برای به دست آوردن نیلوفر سالها می خوابه تا آرامش نیلوفر به هم نخوره، پس اگه کسی رو دوست داری، برای داشتنش سالها صبر کن.

ما فقیران قلبمان بی کینه است ، دوستی با هر که کردیم جای او در سینه است .

میگن بوسه پلی است بین قهر و اشتی ، پس بیا هی قهر کنیم هی اشتی .

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 21:39 http://sokutemotlagh.blogfa.com

اره مشکل زیاده خخخخ

بهار شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 21:53 http://sokutemotlagh.blogfa.com

اره میشه چطو؟

ارزو شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 21:59 http://a-mylove-y.blogfa.com

پسرا کارشون بِ تَجدیدِ آرایش تو دستشویی های دانشگاه نرسه صَلَوات:)

ارزو شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 22:00 http://a-mylove-y.blogfa.com

به دلم افتاده بود که امشب حتماً
خوابت را می بینم ….. آنقدر خوشحال بودم که تا صبح خوابم نبرد

مریـــ ـــــــــم شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 22:41 http://smaryam76.blogfa.com

از گدایی پرسیدند :
بدبخت تر از تو کسی هست ؟
خندید و گفت : آری ، عاشقی که به عشقش نرسد !!!!!

مریـــ ـــــــــم شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 22:41 http://smaryam76.blogfa.com

علی دست به قلم خوبی داشت.اون تونست حرفهای دلش رو بنویسه ولی هنوز اضطراب داشت نمی دونست چرا ولی اضطراب ولش نمی کرد ساعت ده شب بود می دونست نمی تونه بخوابه پس تصمیم گرفت یه کاری کنه . اتاق به شدت بهم ریخته بود پر از کاغذ پاره و مچاله شده. اتاق رو جمع و جور کردورفت دراز کشید با خودش گفت فردا بهارمیفهمه چقدر دوسش دارم.میفهمه عاشقشم.

علی تا صبح نتونست بخوابه چندین با ر بلند شد و نامه رو خوند تو ذهنش هی تکرار میکرد این نامه به سرنوشت من بستگی داره زندگی منو از این رو به اون رو می کنه.

بالاخره هوا روشن شد ولی قرار بود نامه رو ساعت هفت ونیم که بهار به مدرسه می رفت بهش بده. تا اون موقع دو ساعت ونیم مونده بود علی با عصبانیت گفت این عقربه ها چرا حرکت نمی کنند علی برای اینکه وقت بگذره رفت وکمی به خودش رسید ریششو زد به موهاشم ژل زد.می خواست بی نقص باشه.

یک ساعت به قرار مونده بود که صبر علی تموم شد ورفت سر کوچه ای که خونه بهار در اونجا بود.این یک ساعت براش مثل یک سال گذشت ولی بلاخره بهار از در خونشون خارج شد.علی وارد کوچه شد قلبش به شدت می زد و داشت از جاش کنده میشد.آشکارا سرخ شده بود ولی در عوض بهار آروم و خونسرد بود.علی سلام کرد بعد از جواب سلام نامه رو به بهارداد و به سرعت از کوچه خارج شد مقداری از راه رو رفته بود که یهو یادش اومد ازش نپرسیده جواب نامه رو کی میده به همین خاطر برگشت تا بپرسه.وقتی برگشت بهار در کوچه نبود ولی نامه مچاله شده علی روی آسفالت کوچه افتاده بود.

مریـــ ـــــــــم شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 22:42 http://smaryam76.blogfa.com

♥ نا مـه ♥

-الو سلام بهارخانوم؟بله بفرمائید.

-میخواستمم بگم....................
خوب حرفتونو بزنید.

-خیلی چیزها میخواستم بگم ولی الان همش یادم رفت.

پس هر وقت یادت اومد زنگ بزنید.

-میشه براتون نامه بنویسم.آره چرا نمیشه.

-منو شناختید علی ام خونمون یه گوچه پائین تر از خونه شماست.

-آره شناختم.

-من با اجازه شما فردا نامه رو میارم بدم به شما.

-باشه.

-خدانگهدار.

-خداحافظ.

علی وقتی گوشی رو گذاشت سر از پا نمی شناخت.
فکر نمی کرد کارها به این خوبی پیش بره. به بهار زنگ زده بود
باورش نمی شد.عشق یه طرفه علی داشت تبدیل می شد
به عشق دو طرفه چقدر دوست داشت بهش بگه عاشقشه،
دوسش داره.خواب رو از چشماش ربوده اما نتونست
ولی تا اینجا هم خوب پیش رفته بود با خودش گفت
این نامه مسیر زندگی منو عوض میکنه باید با تمام وجودم
واز ته دلم تمام حرفامو بزنم.

علی یه لحظه رو هم تلف نکرد و از خونه زد بیرون و رفت

به یکی از شیکترین مغازه های لوازم تحریر فروشی و بهترین و
گرونترین کاغذ و پاکت نامه رو خرید و زود برگشت به خونه.
علی چندین نامه نوشت وپاره کرد. هر چی می نوشت
می گفت این نمی شه. دو ساعت نوشت پاره کرد.
بلاخره اونی رو که میخواست نوشت ودر پاکت رو
بست چند دقیقه بعد یادش اومد یه جا بهار رو تو خطاب کرده بود
به همین خاطر نامه رو پاره کرد ورفت وکاغذ وپاکت تازه گرفت.

علی باز هم چندین بار نوشت و خوند وپاره کرد
تااینکه اونی رو که میخواست نوشت با خودش گفت
بهتر از این نمیشه ولی در پاکت رو باز گذاشت تا اگه کم و کاستی داشت درستش کنه.

علی همه زندگیشو در گرو این نامه می دونست اون به معنای واقعی عاشق بهار بود چندین ماه بود خواب و خوراک نداشت تا امروز که تمام جسارتشو جمع کرد و به بهار زنگ زد.

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:38 http://hengameharjomand.blogsky.com

اول بگم اینجا یه جور دیگه شده نگی نفهمیدم و ذوق نداری بالاخره منم فهمیدم تغییر وبلاگ یکی از دوستان و

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:38 http://hengameharjomand.blogsky.com

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست

و دلم بس تنگ است بیخیالی سپر هر درد است

انقدر میخندم باز هم میخندم تا غم از رو برود.

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:41 http://hengameharjomand.blogsky.com

افسون گر چشمای من، آی چشمای جادو
جادوگر گیسو ، گیسوی تو آرامش این دستای بی سو

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:41 http://hengameharjomand.blogsky.com

دلــــت را در نهانخــــــانه دلــــــم...

همانجــــــایی که آتشکــــــده عـــــشق...

همیشـــــــه می افـــروزد..

پنهــــآن کرده ام..
جـــــای دلــــــت گرمـــ گرم است

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:45 http://hengameharjomand.blogsky.com

نه <همجنس> هستیم نه <همدرد>..
ولی خوب حرف دل مرا میفهمد.. دیوار اتاقم

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:47 http://hengameharjomand.blogsky.com

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

عهد نا بستن از آن به، که ببندی و نپایی

دوستان منع کنندم که چرا دل به تو بستم

باید از اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:48 http://hengameharjomand.blogsky.com

می خواهمت ...
و این شاید آغازی برای خود خواهی ام باشد ...

هنگامه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:52 http://hengameharjomand.blogsky.com

بیش از این باده به پیمانه نریز

آبروی منه دیوانه نریز

مرغ نالان به چه کارت آید

دام بردار، دگر دانه مریز

آتش حسرت از آن برق نگاه

بر دل محرم و بیگانه مریز

مائده یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 11:55 http://Asheghaaaneha.blogfa.com

سلام باشه همیشه لینکمی مرسی ک بهم سر میزنی....

فیروزه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 12:37 http://www.rozhaye-zendegii-man.blogfa.com

تو که نباشی...
سال نو،
روز از نو،
روزی از نو...

مریم یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 18:41 http://maryam271175.blogfa.com

ز♥ خــــدا♥ پرسیـــدم:♥
اگـــر♥ در♥ ســـرنوشتـــــ ♥ مـــا♥
همـــه♥ چیـــز♥ را♥ از♥ قبــــل♥ نوشتـــه ای♥
آرزو♥ کـــردن♥ چــــه♥ ســــود♥ دارد؟!♥
گفت:♥
شایــ ـــد♥ در♥ سرنوشتــــتـــ♥ نــوشتـــــه♥ باشـــــم♥
هـــر♥ چــــــه♥ آرزو♥ کنـــی♥♥

شیدا یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 21:29 http://dele-shayda2.blofga.com

سلام علی عزیز
خوبین؟؟
ممنونم از حضورتون وبلاگ متنوع و جالبی دارین
از آشناییتون خوشحال شدم بازم منتظر حضورتون هستم
و میخواستم بگم mer40-10

sarina دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت 10:37 http://sarinahp.blogsky.com

من چن بار اعلام وجود کنم؟هستم بابا

خو سر نمیزنی

aliakbar دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت 12:00 http://aliaaa.blogfa.com

حتی اگر حرفی نبود ؛

شماره‌ام را بگیر و فقط بخند..

وقتی می‌خندی ،

زمان می‌ایستد ..

و در زیر پوست‌ام انگار

پرنده‌ای‌ست

که برای رهایی

پرپر می‌زند

هانا دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت 15:19 http://PESAREKHOLL.BLOGFA.COM

بگو، بخند، شاد باش و زندگی کن!! شاید فردایی نباشد...

علی دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت 20:37 http://arahm.blogfa.com

گاهی دلت میخواهد همه بغضهایت از نگاهت خوانده شوند...
میدانی که جسارت گفتن کلمه ها را نداری...
اما یک نگاه گنگ تحویل میگیری...
یا جمله ای مثل :چیزی شده؟؟!!!
انجاست که بغضت رو با لیوانی از سکوت سر میکشی...
و با لبخندی سرد میگویی:
نه، هیچی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد